تبلیغات کلیکی سامانه گوگل پلاس و افزايش بازديد
چتروم جرقه ايراني باكس كارت شارژ به قيمت دولتي و نمايندگي ايرانسل و همراه اول
داستان آجيل مشكل‌گشا
گروه اينترنتي جرقه ايراني
گروه اينترنتي جرقه ايراني

داستان آجيل مشكل‌گشا


آجيل‌فروشان تهران قديم، مرداني متدين، مومن و به اصطلاح آن دوره پاكيزه صورت كه داراي سر تراشيده، ريش، عرقچين، عمامه، قباي بلند، شال كمر، دست‌هاي حنابسته و موي خضاب كرده بودند كه جزو نظيف‌ترين كسبه به شمار مي‌رفتند، چراكه اكثر فروش‌شان آجيل‌هاي خيراتي، نذري و مخصوصا آجيل مشكل‌گشا بود. همچنين از شرايط دكان آجيل‌فروشي اين بود كه در مغازه رو به قبله باشد، يعني درش به سمت جنوب باز شود، چراكه از شروط نخريدن آجيل، مغازه‌هايي بود كه در‌هايشان به سمت شرق، شمال و غرب باز شود.


آجيل مشكل‌گشا
يكي از رسوم تهراني‌هاي قديم، آن بود كه آجيلي به نام مشكل‌گشا را براي رفع گرفتاري و مشكلات‌شان بين مردم در مجالس روضه، نذر، نياز و مساجد توزيع مي‌كردند. اين آجيل عبارت بود از توت، نخودچي، فندوق، پسته، نقل، كشمش و بادام. از شرايط پخش آجيل مشكل‌گشا، آن بود كه سه، پنج يا هفت شب جمعه آخر سال با حلال‌ترين پول به مقدار نذر به دكان آجيل‌فروشي بروند، آجيل بخرند، صلوات‌گويان آجيل را با خود به خانه ببرند و با آداب خاص خود مشغول پاك كردن آن شوند. در پاك كردن آجيل مشكل‌گشا بايد مكان، جامه و بدن شخص پاك‌كننده پاكيزه باشد و پاك‌كننده آجيل از حرف و سخن بيهوده و بيجا و غيبت دوري كند. هنگام پاك كردن، يكي قصه پير خاركن و آجيل مشكل‌گشا را بگويد و بقيه با سكوت گوش فرا دهند.


ماجراي پير خاركن
داستان پير خاركن از آنجا شروع مي‌شد كه پيرمردي خاركن همه عمرش را مشغول خاركني، زحمت و مرارت بود و يك روز خوش همراه دلي‌خوش به خود نديده بود تا اينكه يك روز در زير بار خار، كمرش درد مي‌گيرد و نيم‌تا مي‌ماند و بي‌طاقتش مي‌كند. وي مشغول راز و نياز با خدا مي‌شود و با آه، ناله و اشك‌ريزان به شهر مي‌رسد، با شكم خالي سر به زمين مي‌گذارد و مي‌خوابد، در عالم خواب صدايي به گوشش مي‌رسد كه اي بنده حاجتت روا شد و از اين لحظه به بعد از پريشاني بيرون مي‌آيي به شرط آنكه در همين ساعت نذر كني كه تا زنده هستي اول هر ماه آجيل بگيري و ميان مومنان قسمت كني. اسم آجيل و انواع آن نيز در خواب اعلام شده بود. وقتي پيرمرد از خواب مي‌پرد، شبانه به سراغ بته‌اش مي‌رود و در ميان بته، گوهري قيمتي مي‌بيند. فرداي آن شب، گوهر را در بازار مي‌فروشد و به ثروت و مكنت مي‌رسد و همه ماهه از پول گوهر، آجيل مشكل‌گشا مي‌خرد و خيرات مي‌كند. آجيل مشكل‌گشا ميان روضه يا وسط دو نماز در مسجد بين نمازگزاران تقسيم مي‌شد و از تكاليف گيرنده آن بود كه پس از دريافت آجيل بگويد: «خدا مشكل از كارت بگشايد و هر مراد و طلبي داري برآورده شود.» البته ناگفته نماند كه اين آجيل غير از مشكلات و گرفتاري‌ها براي امور ديگري مانند سلامت بدن، گشايش كار، وسعت رزق‌ و فرج امام زمان نيز نذر مي‌شد كه بايد اول هر ماه ادا شود. عده‌اي هم بودند كه اين آجيل برايشان از نذورات دايمي بود، با اين عقيده كه تا اين نذر در خانواده‌شان ادا شود از هر گرفتاري و مصيبتي در امان هستند. 


تبلیغات کلیکی
سامانه گوگل پلاس و افزايش بازديد

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: یک شنبه 26 آبان 1390برچسب:داستان آجيل مشكل‌گشا,
ارسال توسط سعيد كريمي

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 498
بازدید دیروز : 457
بازدید هفته : 955
بازدید ماه : 4149
بازدید کل : 947999
تعداد مطالب : 441
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 2







Powered by WebGozar